الصفحه ٣١٤ : راوى بودن او به دعاى ندبه كرده است شاگرد مرحوم محدّث نورى ، حاج
شيخ عبّاس قمى قدسسره
است كه در كتاب
الصفحه ٣١٣ :
واقع بوده واين معنى وسيله توقف به جهت حصول اشتراك باشد.
بارى منظور از نقل كلام طريحى بتفصيله
در هر دو
الصفحه ٢٤٥ : مشغول
نوحه وزارى شدند وبناى تعزيه دارى را گذاشتند وزنان قبايل عرب كه در آن اطراف بودند
جمع شدند وچند روز
الصفحه ٢٦٣ :
علي بن أبي طالب عليهالسلام
وولده (٣).
٤. در «باب ما جاء عن الحسن عليهالسلام ممّا يوافق هذه
الأخبار
الصفحه ٣٢٠ :
براى نكته اى كه در
نزد اهلش پوشيده نيست ، پس از ظهور در توثيق خالى نخواهد بود.
در معارج الأحكام
الصفحه ١٩٥ : وخالقيت ـ بخشيد آن را به نبيّش ، يعنى
او را نازل به منزله خود كرد در اين اولويت ، واو هم على عليهالسلام
الصفحه ١٨ :
كه از محدثين معتبر
شيعه بوده ودر سال ٢٨٠ هجرى قمرى در گذشته است. روش تأليف اين كتاب بر اساس معرفى
الصفحه ٢١٣ :
ب. ترتيب مطالب
دفترى كه مؤلف ، مطالب را در آن يادداشت
كرده حالت پيش نويس داشته واز كيفيت نگارش
الصفحه ٢١٤ :
روز
دوشنبه : بدون تذكر به تاريخ دقيق ، خطبه حضرت
زهراء عليهاالسلام
را در منزل امام جمعه از منبر
الصفحه ٢٧١ : كه : احمد بن اسحاق از
حضرت امام على نقى عليهالسلام
روايت مى كند كه : امروز
روز عيد است وبهترين
الصفحه ٢٩٩ : كان ما في السند معتبراً لا لثقته
على ما توهّم ، وهكذا الكلام فيما سيأتي في الحسين بن الحسن بن أبان
الصفحه ٣٢٦ : ، واستعمال به روح وبدن در زيارات بيش از حدّ احصاست مانند : والسلام
على روحك وبدنك.
وممكن است كه «بد» كلمه
الصفحه ١٦٥ :
الفداء ـ را در حرم
امير المؤمنين از بياض مىخوانده ، پس اين فقره را خواند : «السلام على الثَّمَرِ
الصفحه ٢٩٤ :
[معناى «جامع الصلاح والرضا»]
در ص ١٧ از مفاتيح الجنان در دعاى معنون
به عنوان فصل دوم در تعقيبات
الصفحه ٢٢٦ : سند وتعرض به شرح آن در مثل «دعاى ندبه» كه
انوار حقايق از وجوه كلماتش لامع است ، واسرار دقايق را صدور