[سير مطالب دعاى ندبه از ابتدا تا انتها]
از نكات بسيار مهم مرعيّه در دعاى ندبه آن است كه از اول ورود به دعا مراعات يك نكته لازم شده تا آخر ، وآن اين كه از اول شروع به ابتلاءات اوليا از آدم كرده وشكر كرده تا در خاتم الاوصياء ختم كرده وزهد در دنيا مقدمه عدم اعتنا به مشقت هاى وارده بر ايشان است ، فتفطن إنه عجيب.
در كتاب زوائد وفوائد (١) كه در درايه ورجال وتأليف محمد اسماعيل بن حسين بن محمد رضا است گفته :
فائدة [مدح الرجل بأن له كتاباً أو أصلاً]
مدح الرجل بأن له كتاباً أزيد من مدحه بأن له أصلاً ؛ فإن الأول يتضمن العلو في العلم مع تعب صاحبه واجتهاده في الدين وتقضي عمره في تحصيل ما يعنيه ويجب عليه ويعتبر
__________________
١. اين كتاب را از آقاى سعيد نفيسى امانت گرفته بودم ودر پشت صفحه اول كتاب اين عبارت است : «فوائد وزوائد في الرجال تأليف محمد اسماعيل بن حسين بن محمد رضا. در پائيز سال ١٣١٨ كه براى كارهاى سازمان پرورش افكار به قم واصفهان رفته بودم هنگام توقف در قم آقاى اشراقى كه از دانشمندان معروف آن شهر ووعاظ درجه اول است ، مرا به خانه خود دعوت كرد وآن جا نسخه اى از اين كتاب كه رساله اى است در رجال تأليف محمد بن حسين بن رضا مشتهر به اسماعيل ديدم وچون فوايدى در آن بود از آقاى اشراقى خواستم اجازه دهد نسخه اى از آن براى من بردارند واو هم باگشاده رويى وگرمى كه لازمه دانشمندى چون اوست پذيرفت ، وسپس از آقاى ناطقى كه رئيس فرهنگ قم بود خواستار شدم كاتبى را به خانه او فرستد واز روى آن ، نسخه اى براى من بنويسند واين كار در همان زمان صورت گرفت ، ولى نسخه نزد آقاى ناطقى ماند ؛ زيرا كه از قم به رياست فرهنگ مكران مأمور شد وامروز كه به طهران آمده وبه ديدن من آمده بود اين نسخه را براى من آورد كه از فوايد آن كامياب شدم وبه يادگار كرم وبزرگوارى اين دو رادمرد نگاه دارم.
طهران ١٨ تير ماه ١٣١٩ محلّ امضاى سعيد نفيسى».
اين جانب شارع دعا گويد : مؤلف كتاب بعد از بسمله چنين گفته : «أقول بعد الحمد والصلاة وأنا العبد الفقير الى رحمة ربّه الجليل محمد بن حسين (كذا كان) بن محمد رضا المشتهر بإسماعيل : هذه فوائد وزوائد استفدت بعضها من كتب (كذا كان) المصنفة في الرجال ، وبعضها من كتب الأخبار ، وبعضها من غيرها من أبواب متفرقة وأسباب متشتتة ، سوّدت بعضها أيام اشتغالي بمقالة الحديث ، وبعضها بتقريبات اُخر يطول نقلها ، ولذلك جاءت على غير ترتيب حروف المعجم التي أولها الهمزة وآخرها الياء ، جمعتها لالتماس بعض أصحابي ، نفعه الله بها وسائر الطالبيين ، وجعلها لنا ذخيرة ليوم الدين ، إنه أكرم الأكرمين وأرحم الراحمين ، وها أنا شارع فيه بحول الله رب العالمين ، فأقول : لمّا اشتهر بين .. الخ».
نگارنده گويد : مطلب مذكور در صفحه گذشته را كه راجع به فرق صاحب كتاب وصاحب اصل بود در شرح قول شيخ بهايى كه گفته : «كل حميد حميد وكل جميل .. الخ» ، در شرح جمله اولى كه «كل حميد حميد» باشد ايراد كرده است. (منه).