وفي [رواية] الكشف وابن أبي طاهر : كلما حشوا ناراً للحرب ونجم قرن للضلال ...
الى آخر عبارته كه فرد فرد لغات را خوب شرح كرده است.
واين كه اخاه را با اميؤ المؤمنين معنى كرده ، علاوه به اخبار مؤاخات ، در خود اين خطبه در سابق اين كلام حضرت زهرا [عليهاالسلام] فرموده است ، وآخى ابن عمّي دون رجالكم ، [كه] در توطئه براى كلام دوم وتعيين آن است.
[فائدة اُخرى] [بيانى بودنِ «مِن» در عبارت «أنت مِن مُغَيَّبٍ ...» وامثال آن]
از جمله فوائد قابل ذكر اين كه در عبارت : «بنفسي أنت من مغيَّبٍ لم يخل منّا» ونظائره ـ چنان كه شارح دعا استاد من شيخ چشمه كنانى گفته اند ـ : «مِن» براى رفع ابهام از نسبت است.
ودر وسيلة القربة استشهاد با اين شعر كرده :
لله دَرُّ أنوشِروانَ مِن رَجُلٍ |
|
ما كان أعرفه بالدونِ والسفل (١) |
اين مدّعا را به نظر استاد قزوينى رسانيدم ، بعد از مراجعه به باب تميز از شرح رضى محققاً معلوم شد وتصديق فرمودند كه از اين قبيل است ودر آن جا (شرح رضى) (٢) مفصلاً از اين موضوع بحث كرده ، در مثل :
فيا لك من ليل كأنّ نجومه |
|
..................... الخ. (٣) |
گفته : رفع ابهام از خود ضمير مى كند ؛ چه مخاطب در «لك» مبهم است ، به خلاف مورد ما ونظاير آن كه در آن جا مثال زده است ؛ چه در اين جا مراد با «أنت» معيّن است ، فقط ابهام در وجه تفديه است كه ناشى از تعظيم وتفخيم قائل است مُفْدى له را كه امام باشد ، پس رفع ابهام از نسبت است.
استاد قزوينى قبلاً منكر اين مدّعا بودند ، [ولى] بعد از مراجعه تحكيم وتعيين آن را نمودند. الحمد لله على ذلك المجهول وانكشافه.
__________________
١. شرح الرضي على الكافية ، ج ٢ ، ص ٦١ ، شاهد ٢٠٤.
٢. شرح الرضي على الكافية ، ج ٢ ، ص ٦٠ ، شاهد ٢٠١.
٣. شعر از امرؤ القيس است وهمراه با بيت پيشين آن چنين است :
ألا أيها الليل الطويل ألا أنجل |
|
بصبح وما الإصباح منك بأمثل |
فيا لك من ليل كأنَّ نجومه |
|
بكل مغار القتل شدت بيذبل |
بنگريد به : الفصول المختارة ، شيخ مفيد ، ص ١٠٦ ؛ التبيان ، شيخ طوسى ، ج ١٠ ، ص ١١٥.