شود ـ جلالت بيشتر ثابت خواهد شد : يكى روايتِ مانند ابن أبي قره ومفيد از او وديگرى اعتنا وتوجه ابن المشهدى وابن طاووس وابن الشيخ به او ؛ چه در صورت اول مى توان گفت كه : تخصيص مفيد يا ابن أبي قره او را به ترضى وترحم براى اين بوده است كه شيخ بلا واسطه ايشان مثلاً بوده است ؛ چنان كه عادت وسيره قدماء بر اين جارى است كه شيخ بلا واسطه خود را مخصوص به طلب رحمت وامثال اين مى كنند ، ليكن در صورت دوم اين را نمى توان گفت ، پس ادلّ بر مقصود خواهد بود.
فائدة [ترضّى برتر از ترحّم است]
بايد دانست كه ترضى برتر از ترحم است ؛ كما استظهره شيخ الإسلام الزنجاني از آيه : (وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ) (١) الخ.
در ص ٨٦ از «فصل كنى والقاب» جلد سوم تنقيح المقال معلوم مى شود كه مراد از جماعت بنابر اصطلاح خود شيخ در فهرست واستبصار چهار يا پنج نفر است كه يكى از آنها غضائرى است وسپس چند جا را نقل كرده است.
نگارنده گويد : از آن جمله كتاب شريف أمالي ابن الشيخ است كه در چند جا گفته : أخبرني جماعة منهم فلان وفلان ... الخ.
از آن جمله در ص ٣٠١ در اول جزء هيجده (٢) گفته :
|
أخبرنا جماعة منهم الحسين بن عبيد الله ، وأحمد بن محمد بن عبدون ، والحسن بن إسماعيل بن أشناس ، وأبو طالب بن غرور ، وأبو الحسن الصفار (٣) قالوا .. الخ. |
ودر سنه ٤٠٥ اين روايت را كرده است وبعد از آن روايات بسيار در تحت عنوان «جماعة» نقل كرده.
در ص ٢٨٤ ، از همين كتاب گفته (در اول جزء سادس عشر) (٤) :
__________________
١. سورة توبه ، آيه ٧٢.
٢. الأمالي شيخ طوسى ، ص ٤٧٣ ، ح ١٠٣٢.
٣. در الأمالي : الصقال.
٤. الأمالي شيخ طوسى ، ٤٤٥ ، ح ٩٩٥ با اختلافاتى در نقل رجال آن.