تجمّلتِ تبغلتِ |
|
وإن عشتِ تفيّلتِ |
لكِ ال تسع من الثمن |
|
وبالكلّ تملّكتِ |
يعنى : روزى بر شتر سوار شدى وبا وصى رسول خدا محاربه كردى وامروز بر استر سوار شدى وحال آن كه منع مى كنى ذريّه صاحب بيت را از بيت جدّ خود ، پس اگر زنده بمانى ووقعه طف را درك بكنى شايد تو بر فيل سوار شوى وبه جنگ حضرت سيد الشهدا بروى ، وكدام حق است تو را در بيت؟ وچه دخل دارد به تو از خانه تا كه منع كنى از دخول غير وديگران؟ پس اگر ارثت صحيح شود از تراب پس جميع زنان پيغمبر قسمت مى كنند هشت يك خانه را به سهم ، پس نباشد سهم هر يكى ـ وآن تُسع ثمن بيت (يك سهم از هفتاد [و] دو سهم) بيت است ـ مگر يك وجب يا دو وجب ، پس به كدام سبب وچه جهت مجموع بيت وهمه خانه را مالك مى شوى وتصرّف مى كنى (١)؟!
پس تحقيق يافت اين كه اهل بيت اطلاق كرده نمى شود بر نساء وزنان مگر به نحوى از تجوز وتأويل ، با آن كه خطاب اگر بر حال خود باقى مى ماند ، هر آينه تأنيث ضماير با صيغه جمع مؤنت لازم مى شد ، پس تغيير اسلوب به ضمر جمع مذكر اشاره به غير عنوان است.
پس آشكار شد از جميع اينها آن كه جمله «وقلت» عطف بر اوّل مطلب وتقدير چنين است : «إِلى أنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ ... وَقُلْتُ».
قول او : «وَقُلْتُ : مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» يعنى اجر رسالت ـ چنان اجرى كه خواست آن را پيغمبر به اذن پروردگار وامر خالق خود ـ همان مودّت در قربى است ، چنانچه در عبارت سابقه است ، يا اهتدا وهدايت پذيرفتن با ايشان (ائمه) چنانچه در عبارت آتيه وآينده است آن جا كه فرمود : (مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا) (٢) يعنى مزدى نمى خواهم مگر اخذ نمودن كسى كه بخواهد از شما راهى به سوى خداى خود به اين كه اخذ كنند ائمه را راه به طرف خدا.
پس اين امور وهمين كارها ـ يعنى مودت واهتدا وامثال اينها ـ از منافع راجعه به محبّ ومهتدى است ، وهمين است معناى «فهو لكم» چه به درستى كه محمد وآل محمد ـ
__________________
١. الإيضاح فضل بن شاذان ، ص ٢٦٢ ؛ شرح الأخبار قاضى نعمان ، ج ٣ ، ص ١٢٥ ؛ الخرائج والجرائح ، ج ١ ، ص ٢٤٣.
٢. سوره فرقان ، آيه ٥٧.