الصفحه ٢٧ : حسنى زوينى ، در ١٧ ذى قعده ٩٧٤.
(٢٩٣٤) إحياء علوم الدين ، از غزالى ، كتابت
سده نهم.
(٢٩٣٥) مروج
الصفحه ٣١ : بن محمد بن ابراهيم مشهور به صراف در ١٢ ذى قعده ٩٨٢ از روى نسخه
على بن ادريس حلى.
(٣٦٠٥) عدة الداعي
الصفحه ٣٢ : خط حيدر محمد قارى بن نظام الدين محمود بن مجد الدين
محمد ابو على استرآبادى ، ١٩ ذى قعده ٩٦٠.
(٣٨٢٥
الصفحه ٣٤ : جلال الدين بن شمس الدين
خوارزمى ، به خط كاتب رسالة قبل در اواخر ذى حجة ٨٧٩ ٨. الأربعون حديثاً ، از محيى
الصفحه ٢٢٢ :
اَيْنَ
الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَيْهِ وَافْتَرى؟
اَيْنَ
الْمُضْطَرُّ الَّذي يُجابُ اِذا
الصفحه ١٩٨ :
آنان با بودن ايشان ميان مردم ، اجساد آنان ميان اجساد مردم واسمايشان ميان اسماى
مردم وقبورشان ميان قبور
الصفحه ١٩٠ : واقع مى شود در آنها
التفات وآن هم از فنون بلاغت است ، پس چنانچه التفات در آيه يوسف واقع شده : (يُوسُفُ
الصفحه ٢٠٨ : وسبقت ننمود به او در دين ، احدى ونفرى از
مردان ، پس خداى راست خير كثير آن بزرگوار. مسبوق در قرابت رحم
الصفحه ٢٤١ :
خلاف كرده اند در اين كه آيا اين اخبار ، استحباب آن عمل نيز ثابت مى شود به طورى
كه بتوان به نحو اطلاق
الصفحه ١٦٩ : وسيلهها است از آنها است به ناز زيستن ونعمت پنداشتن
او به آنچه أزموده به آن وشادىاش در هر چه او فاعل آن
الصفحه ١٨١ : از اكثر اخبار
است (٢)؟
ودر «وضع» : از حيثيت بودنش بيدار چنان
كه آن معتقد بسيارى از اماميّه وجمعى از
الصفحه ٢٠٥ : شهادتين اثر آنها حفظ دماء واموال است چنان كه در فصل سابق
گذشت ، مگر اين كه گاهى براى بعضى فرقه ها از فتنه
الصفحه ٣٣٢ :
ورعايا ، همگى در خدمت او از دروازه شهر بيروت رفتند وپيش از آن كه آفتاب برآيد
در جايى كه دشمن از آن جا
الصفحه ١٦٤ : مأثوره از آنان ـ
سلام خدا بر ايشان ـ قابل توجه بلكه غالب آنها محتاج به آشكار كردن وآگاهانيدن واكثر
آنها
الصفحه ١٧١ :
رحمت است ، ولسان صدق
آن امير المؤمنين است (١).
وسوگند به عمر من ، به درستى كه معاندين
غفلت