است ، ليكن كلمه «بدنه» در نسخه ها «بد» نوشته شده بوده است لذا به «به» شبيه شده است ، وچون خوانندگان توافقى در ميان «بروحه» و «به» نديده اند آن را حمل بر نسخه بدل كرده اند.
بنابراين در بعضى نسخه ها كه «بروحه» روشن تر بوده ودر اول نوشته شده بوده است به آن قناعت كرده اند ، ودر بعضى ديگر به «به» ، واشتباه كلمه «به» به «بدنه» خيلى قريب به نظر مى آيد ؛ چه «بدنه» اگر اندكى سر وتهش برود «به» خواهد بود ، واستعمال به روح وبدن در زيارات بيش از حدّ احصاست مانند : والسلام على روحك وبدنك.
وممكن است كه «بد» كلمه «بدنه» به واسطه بد نوشته شدن لام وواو ضم ، «خاء» كه رمز نسخه بدل است خوانده شده است. واين موجب مزيد تغاير مقصود شده است.
خاتم المحدّثين حاج ميرزا حسين نورى قدسسره حكايت هشتادم از باب هفتم النجم الثاقب (١) را بدين عبارت زيرين نقل كرده است :
|
حكايت هشتادم : ثقه عدل امين آقا محمّد كه زياده از چهل سال است كه متولّى امر شموعات حرم عسكريّين عليهماالسلام وسرداب شريف است ، وامين سيد استاد ـ دام علاه ـ نقل كرد از والده خود كه از صالحات معروفات وتا كنون زنده است كه گفت : روزى در سرداب شريف بودم با اهل بيت عالم ربّانى ومؤيّد سبحانى ملّا زين العابدين سلماسى در آن ايّام كه مجاور سرّ من رأى بود به جهت بناى قلعه آن بلد ، گفت : وآن روز روز جمعه بود وجناب آقاخوند (٢) مشغول شد به خواندن دعاى ندبه معروفه وچون زن مصيبت زده ومحبّ فراق ديده (٣) مى گريست وناله مى كرد وما با او در گريه وناله متابعت مى كرديم. پس در متن آن حالت بوديم كه ناگاه بوى عطرى وزيدن گرفت ومنتشر شد در فضاى سرداب وپر شد هوا از بوى خوش به نحوى كه از جميع ماها حالت را برد. پس همه ما ساكت شديم وقدرت سخن گفتن از ما رفت ومتحيّر مانديم تا اندك زمانى گذشت. پس آن رايحه طيّبه مفقود شد وهوا به حالت اوّل برگشت |
__________________
١. النجم الثاقب ، حكايت هشتادم از باب هفتم ، ص ٤٧٨ (چاپ دوم ـ ١٤١٢ ق ـ انتشارات مسجد مقدس جمكران).
٢. همان «آقا آخوند» بوده كه به «أقاخوند» شهرت يافته است.
٣. فراقزده نوشته شده است. (منه).