عيد همين (١) است كه اول بكشى تيغ دو سر را (٢) |
|
بكشى دشمن دين را بفرستى به جحيم |
پرده بردار تو اى نور خدا از رخ زيبا |
|
كه به طور طربت سجده كنيم همچو كليم |
تويى آن عيسى جان بخش كه در روز ظهور |
|
از دمت زنده شود رقص كنان عظم رميم (٣) |
در باب مظلوميّت اهل بيت از جلد اول مناقب كه به عنوان «باب ظلامة أهل البيت عليهمالسلام» معنون است ص ٣٨٤ گفته :
وكان الصادق عليهالسلام يتمثل :
لآل المصطفى في كل عام |
|
يجدّد بالأذى زفر جديد (٤) |
شارح گويد : مضمون بيت دوم وسوم وچهارم از اين بيت زيرين به طور احسن نظم شده است :
الدهر لي مأتم إن غبتَ يا أملي |
|
والعيد ما كنت لي مرئى ومستمعا (٥) |
شيخ بهايى قدسسره بيتى در بعضى از اعياد بر حسب اقتضاى حال گفته ودر چند جا از كشكول آن را ذكر كرده وبه خود نسبت داده است. آن بيت مناسب تمثّل افراد شيعه در اعياد اربعه است ، وآن اين است :
عيد وهر كس را ز يار خويش چشم عيدى است |
|
چشم ماپر زاشك حسرت دل پر ازنوميدى است(٦) |
ابن حمّاد گفته :
__________________
١. كذا كان. (منه).
٢. در نسخه اى «را» نبود. (منه).
٣. از وزن اشعار بايد خبر گرفت. (منه).
٤. مناقب آل أبي طالب عليهمالسلام ، ج ٢ ، ص ٥٣.
٥. قائل بيت معلوم نشد ، شيخ بهايى در اوايل جزء اول كشكول (ص ٢٦ چاپ حاج نجم الدوله) گفته : لبعضهم :
أحرى الملابس أن يلفى الحبيب به
يوم اللقاء هو الثّوب الذي خلفا
الدهر لي ... الخ. (منه).
٦. در ص ٤٦ ودر ص ١٢٥ چاپ دوم نجم الدوله ودر جاى ديگر نيز مندرج است. (منه).