الصفحه ١٤٠ : است
كه حروف اصلى آن از تضعيف وهمزه وحرف علّة خالى باشد ، وغير سالم آن است كه در
حروف اصليش يكى از آنها
الصفحه ١٥٦ : به كسرة تحريك
شده.
واما مواردى كه
التقاء ساكنين جائز است ، وآن را التقاء ساكنين على حدّه گويند
الصفحه ٢١٨ : رسول خدا صلىاللهعليهوآله روايت شده :
«كنّا نبور
اولادنا بحبّ على عليهالسلام : ما فرزندانمان را
الصفحه ٣٠٢ : كرد ، وگاهى كلمه" على" را حذف ميكنند وكاف خطاب بعدش را
ميگذارند ، مانند حديثى كه از پيغمبر
الصفحه ٣٢٩ :
فردى وضع نموده اند.
مركّب مزجىّ ،
مانند : كردستان ، على اكبر ، بعلبكّ ، خداداد ، سيبويه ، كرمانشاه
الصفحه ٣٩٥ : با تصغير» موعد كه مويعد است مشتبه ميشود ،
وحتّى الامكان حرف صحيح به علّة منقلب نميشود گرچه اصلش علّة
الصفحه ٣٩٦ : ء مينمائى وميگوئى : «صييحة ، جويهر ، عويسجة ، غويغىء
، كويثر».
وحرف سوم اگر علّة
باشد چه اصلى چه زائد قلب
الصفحه ٣٩٧ :
ميگوئى : «علىّ ،
بغىّ ، بقيّة ، خدىّ ، صبىّ ، ولىّ» وهمينگونه است اگر چهار ياء جمع شود مانند «حيىّ
الصفحه ٣٩٨ :
تنوين داخل شود اعلال قاض ميشود.
واگر كلمه پنج
حرفى است حرف علّة قلب به ياء ميشود اگر نباشد وبر وزن
الصفحه ٤٢١ : ،
غزال ، جليل ، ولد ، ثور ، ثنى ، علىّ ، سافل» در جمع اينها گفته شده : «شيخة ،
فتية ، صبية ، غلمة ، شجعة
الصفحه ٤٥٧ :
٦ ـ (التقاء ساكنين)
١٧٥
مضاعف از باب مفاعلة
١٥٦
التقاء ساكنين على حدّه وعلى
الصفحه ٧٢ : علىّ بن
حمزة كسائى كه يكى از قرّاء سبعة واز علماء علوم عربيّة در زمان هارون رشيد بوده
گفته : اگر عين
الصفحه ٧٧ : دروغ نشود ، مانند :
«ضربت الكوز على
الارض فما انكسر : زدم كوز را بر زمين پس نشكست» ومانند :
«اردت
الصفحه ٨٤ :
(«لَها ما كَسَبَتْ
وَعَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ :) براى اوست هرعمل نيكى كه بدست آورده وبر اوست هرعمل
الصفحه ٨٦ : ، يعنى. بر آن نشستم ثلاثى مجردش» قعدت : نشستم «است ، واگر مفعول
را بياورند ، مثلا ميگويند :» قعدت على