چه رسد به خصوصيّت ماضى ومستقبل ، وماضى ومستقبل آوردن باعتبار حصول معلوم ومقدور است در ماضى ومستقبل.
٨ ـ تقسيم فعل از جهت زمان به سه قسم راجع به خبر است ، امّا طلب : از جنبه وقوع هميشه در مستقبل است ، واز جنبه طلب هميشه در حال است ، وحكايت از خواست درونى متكلم مينمايد ، مثلا : اضرب ، حكايت ميكند از خواست درونى متكلم ، ومتكلم با تكلم به اين صيغه از مخاطب وقوع ضرب را ميطلبد ، ومعلوم است كه طلبيدن وقوع فعل از مخاطب مقارن با زمان تكلم است ، ولى وقوع ضرب پس از زمان تكلم خواهد بود ، چنانچه خبردادن نيز هميشه در حال تكلم است ، ولى فعلى كه از آن خبر داده ميشود يا در ماضى يا حال يا مستقبل است.
(نون تاكيد)
در آخر فعل مستقبل وامر ونهى نون تاكيد آورند ومضمون كلام را به آن تاكيد نمايند ، وآن دو قسم است : ثقيلة وخفيفة ، ثقيلة مشدّ دو مفتوح است ، مگر در چهار صيغه تثنيه ودو صيغه جمع مؤنث كه مكسور است ، وخفيفة ساكن است ، ودر حال وقف جائز است قلب به الف شود ، ثقيلة در هرچهارده صيغه آيد ، وخفيفة در چهار تثنية ودو جمع مؤنث در نيايد ، وهرگاه يكى از اين دو در آخر پنج صيغه اى كه ضمير متّصل ندارد ملحق شود ، آخر فعل مفتوح ميگردد ، واگر فعل ناقص است لام الفعل حذف نميشود ، واگر حذف شده برميگردد ، ودر هفت صيغه نونهائى كه عوض رفع است ساقط ميگردد اگر ساقط