(تقسيم هشتم)
فعل يا معلوم است يا مجهول : معلوم آن است كه فاعلش در كلام مذكور است ، ومجهول آن است كه فاعلش به هيچ وجه در كلام ، مذكور نيست ، وفعل به مفعول نسبت داده ميشود ، وعدم ذكر فاعل يا از جهل متكلّم است ، يا به جهتى مصلحت مى بيند كه ذكر ننمايد ، در مثال معلوم ميگوئى : «ضرب زيد عمرا» ودر مثال مجهول ميگوئى : «ضرب عمرو ، وقتل بكر : زده شد عمرو ، وكشته شد بكر» ودر فعل معلوم مفعول منصوب است ، ودر فعل مجهول مفعول به جاى فاعل مرفوع ميشود ، وآن را نائب فاعل مينامند ، ومعلوم ومجهول صفت فاعل است ، ولى بطور مجاز گفته ميشود : فعل معلوم وفعل مجهول ، وبراى آنكه مجازگوئى نشود بعضى فعل مجهول را «فعل ما لم يسمّ فاعله : فعلى كه فاعلش نامبرده نشده» وفعل معلوم را «فعل ما سمّى فاعله : فعلى كه فاعلش نامبرده شده» اصطلاح كرده اند ، واصطلاح اول از جهت مختصر بودن بهتر است ، وصيغه فعل مجهول با تغيير دادن اول وآخر فعل معلوم ساخته ميشود ، وآن تغييرات عبارت است از :
١ ـ فعل ماضى هرچه باشد از هربابى حرف اولش را مضموم مينمايند.
٢ ـ ابوابى كه همزه وصل در اول آنها است مانند باب «انفعال واستفعال» حرف سوم ماضى نيز مضموم ميگردد.
٣ ـ ابوابى كه تاء زائد در اول آنهاست" باب تفعّل وتفاعل