(وقف)
وقف هميشه در آخر كلمه وبسكون بايد بشود ، ووقف بحركت غلط است ، ووقف به چند صورت انجام ميشود.
(وقف به ابدال)
وآن در چند مورد است :
١ ـ «تاء تانيث» كه در آخر اسم مفرد باشد به هاء وقف ميگردد ، مانند : «رحمة ، شجرة ، آخرة ، فاطمة» ومانند اينها ، در حالت وصل تاء ، ودر حالت وقف هاء خوانده ميشود ، وتاء تانيث غير از اينها كه به فعل ملحق ميشود ، مانند : ضربت ، يا به اسم جمع ملحق ميشود ، مانند سماوات ومؤمنات ، در حالت وصل ووقف تاء قرائت ميگردد ، وهرتائى كه در حالت وقف به هاء تبديل گردد ، در كتابت مانند هاء مدوّر نوشته ميشود وكتابت غير آنها كشيده ميباشد.
٢ ـ «تنوين» (كه نون ساكنى است ودر آخر بعضى اسماء ملحق ميشود ، وعلامتش در كتابت آن است كه حركت آخر كلمه را دوبار مينويسند) اگر حركت ماقبلش كه بر حرف آخر كلمه واقع است فتحة باشد بصورت الف نوشته ميشود ، ودر حالت وقف الف ميخوانند ، ولى در حالت وصل همان نون خوانده ميشود ، مانند : عليما حكيما ، واگر حركت ماقبلش كسرة يا ضمة باشد حركت وتنوين هردو در حالت وقف ساقط ميگردد ، مانند : قرآن مجيد ، فى لوح محفوظ.
٣ ـ «نون تاكيد ساكن» كه در مباحث آينده بيانش خواهد