الصفحه ١٥٤ : مضاعف خواهد آمد.
(التقاء ساكنين)
يعنى دو حرف ساكن
در يك كلمه يا دو كلمه از جهت قرائت پهلوى هم واقع
الصفحه ١٥٦ : كلمه ، وساكن اول الف يا واو يا ياء باشد گرچه حرف مدّ نباشد ، وساكن
دوم مدغم باشد ، زيرا حرف مدغم گرچه
الصفحه ١٥٩ : بصورت درج است.
(افراد)
از جهت قرائت حرف
مفرد نداريم ، بلكه هرحرفى از جهت قرائت بايد يا به بعدش يا
الصفحه ١٧٠ :
خواهد آمد.
٥ ـ فعل واسم
رباعى يا اسم خماسى كه دو حرف اصلى يا غير اصلى در آنها از يك جنس وپهلوى
الصفحه ١٨٩ : به ياء ميگردد ، اگر در ابتداء باشد ، ولى در درج حتما بصورت همزة است
زيرا همزه وصل ساقط ميشود.
وفا
الصفحه ١٩٤ : آمده عين الفعل آن ياء
ميباشد ، جز دو مادّه كه نيز نادر است : «حطا ، يحطىء ، حطا : پليدى انداختن» و «وكا
الصفحه ٢٠٠ : نشده همزه وصل ميآورى ، واگر همزه وصل مكسور است ، بايد فاء الفعل قلب به ياء
شود ، زيرا :
(قاعدة)
آن
الصفحه ٢٠٣ : ، ولى چون از» يايقن «كه اصل مضارع است گرفته شده ، ياء بصورت
خود باقى است ، ومانند آن :» ايسر ، يوسر
الصفحه ٢١١ : ،
بعتنّ ، بعت ، بعنا» باع در اصل «بيع» بوده ، طبق آن قاعدة ياء قلب به الف شد «باع»
گرديد ، تا پنج صيغه
الصفحه ٢١٢ :
سه صيغه مضارع ثلاثى مجرد دو صيغه ماضى دارد ، «يفعل» ماضيش «فعل يا فعل» است «يفعل»
ماضيش «فعل يا فعل
الصفحه ٢٢١ : : با هم برابر بودن در كار يا شركت
يا سخن يا غير آن «ثلاثى مجردش استعمال نشده ، و» ساير ، يساير ، ساير
الصفحه ٢٧٤ : عين الفعل قلب به ياء ميشود اگر نباشد.
٧ ـ در معتل اللام
از هربابى باشد حرف آخر بمناسبت كسره ماقبل
الصفحه ٢٨٣ : ، تختاران ، تخترن ، اختار ، نختار ،
"" يختار"" يختير" بود ، ياء حرف علّة متحرّك ماقبل
مفتوح قلب به الف شد
الصفحه ٢٩٠ :
ممكن است بقرينه
كلام يا دليل ديگرى فهميده شود كه وقوع در مستقبل است ، مانند : («فَالْيَوْمَ
الصفحه ٢٩١ : ، ميگويند : زمستان آمد ، در صورتى كه چند روز يا چند هفته مانده ، در
قرآن است : («أَتى أَمْرُ اللهِ
فَلا