الصفحه ٢٩٣ : است ، ولى فعلى كه از آن خبر داده ميشود يا در ماضى يا حال يا مستقبل
است.
(نون تاكيد)
در آخر فعل
الصفحه ٢٩٦ :
(تقسيم دهم)
فعل يا جامد است
يا متصرّف ، آنچه تا حال گفته شد فعل متصرف بود ، ومتصرف آن است كه به
الصفحه ٣٠١ : شش صيغه امر حاضر ندارد.
١٦ ـ «هدّ» اين
فعل در مقام مدح يا تعجّب گفته ميشود ، لكن مدح يا تعجب از
الصفحه ٣٢٠ : » و «خبعثن هرچيز فربه».
٣ ـ "
فعللل" مانند" قرطعب وقرطعن : چيزى كم يا زياد" اين چنين در بعضى
كتابهاى صرف
الصفحه ٣٢٢ : يا حقيقى است ، وان هراسمى است كه معنايش انسان يا
حيوان نر باشد وعلامت تانيث درش نباشد ، ويا مجازى است
الصفحه ٣٢٦ : ، مانند «لغة وسنة» كه در اصل «لغوو سنو» بوده.
٩ ـ عوض از ياء
تفعيل ، مانند «تبصرة وتذكرة» كه در اصل
الصفحه ٣٣٧ :
بجاى يكديگر
استعمال ميشود.
ومشار اليه يا
حسّىّ است يا عقلىّ ، وعقلىّ دورى ونزديكى مكانى ندارد
الصفحه ٣٤٥ :
(تقسيم هفتم)
اسم يا جامد است
يا مشتقّ ، وآن را سه گونه تعريف است :
١ ـ «جامد» اسمى
است كه از
الصفحه ٣٦٤ : باشد قلب به ياء ميگردد ، ودر هرصورت ياء زائدة در
لام الفعل ادغام ميشود ، مانند" علىّ" ولىّ ، قوىّ
الصفحه ٣٨٤ : اين
صورت مؤنث ومذكر ومفرد ومثنّى ومجموع در اينها وامثال اينها يكسان است.
١٤ ـ گاهى براى
مبالغة يا
الصفحه ٣٨٨ : است ،
وفضلى براى هيچيك بر ديگرى نيست.
واگر سه حرف يا
بيشتر زيادة دارد ، وچهارمينش مدّة است ، يا
الصفحه ٤٠٠ : ، ابينين» آمده است.
(تقسيم نهم)
اسم يا منسوب است
يا منسوب اليه.
«منسوب» آن است كه
در آخرش ياء مشدّدة
الصفحه ٤١٨ : ،
حجيرات ، مكيسيرات»
٤ ـ هراسم غير
عربى كه در عربى استعمال شود ، چه تعريب شده باشد يا نه ، مانند" تلفون
الصفحه ٤٢٨ : ـ "
يفاعل" جمع است براى اسم چهار حرفى كه اولش ياء زائد باشد ، مانند" يعمل
ويعملة : شتر نر وماده كاركن نجيب
الصفحه ٤٣٣ : نيست.
٣ ـ بيست صيغه
اخير را «منتهى الجموع» ميگويند ، وصيغه اش پنج حرفى ودر وسط الف زائدى ، يا شش
حرفى