«بحث ، يبحث ، ابحث ، بحثا : كاويدن».
«فتح ، يفتح ، افتح ، فتحا : گشودن».
«شغل ، يشغل ، اشغل ، شغلا وشغلا : بكار داشتن».
«نزغ ، ينزغ ، انزغ ، نزغا : برغلانيدن».
«بخس ، يبخس ، ابخس ، بخسا : كاستن».
«نسخ ، ينسخ ، انسخ ، نسخا : برداشتن».
و «ابى يأبى اباء واباءة : خوددارى كردن» از اين باب است ، ولى داراى آن شرط نيست ، واين يك مورد استثنائى است ودر كتابهاى لغت : ابى يأبى نيز ضبط شده است.
خلاصه آنكه هرفعلى كه عين الفعل يا لام الفعل آن از حروف حلق نيست از اين باب نباشد جرأبى يأبى ، ولى ميشود از حروف حلق باشد ، ولى از بابهاى ديگر آيد ، مانند اين مثالها :
«دخل ، يدخل ، ادخل ، دخولا ومدخلا : درون شدن».
«سمع ، يسمع ، اسمع ، سمعا وسماعة وسماعا : شنيدن».
" رحم ، يرحم ، ارحم ، رحمة ومرحمة ورحما ورحما : مهربانى كردن".
«بلغ ، يبلغ ، ابلغ ، بلوغا : رسيدن».
«شهد ، يشهد ، اشهد ، شهودا : حضور داشتن».
ونيز بعضى از آنها كه عين الفعل يا لام الفعل آن حرف حلق است از دو باب يا سه باب آمده است مانند اين مثالها :
«دمغ ، يدمغ ويدمغ ، دمغا : بر دماغ زدن».