گوئيا آب غم آغشته شده اين گل من |
|
|
که بجز ديدهٴ پر خون نبود حاصل من |
|
گلشن عمر مرا کاش کند مرگ خزان |
|
* * *
مرغ خوشخوان من از چه هدف تير شدى |
|
|
آهو يشخط من بستهٴ زنجير شدى |
هدهد خوشخبرم از چه زمين گير شدى |
|
|
من چه کردم که زمن رنجهٴ دلگير شدى |
|
که شدى چون دُر اشک از بصرم زود روان |
|
* * *
چون فتادى ز نوا مرغ خوش الحان حسين |
|
|
زود خاموش شدى شمع شبستان حسين |
زود رفتى به محاق اى مه تابان حسين |
|
|
جان فشاندى ز وفا در راه جانان حسين |
|
غير داغ بدل از تو نمانده است نشان |
|
* * *
جاى خالى تو را من بحرم چون نگرم |
|
|
خوش شود قلبم و بيرون شود از چشم ترم |
نشنوم صوت تو را نعره زنم از جگرم |
|
|
خبر مرگ تو را چون به مدينه ببرم |
|
اى اجل زود که رفت از کف من تاب و توان |
|
* * *