پس از رونويسى آنچه را هر روز نوشته بود با متن مخطوطه مقابله مى كرد ، بدين معنى كه من بنده اصل نسخه را (با توجّه بر اينكه اغلاط موجوده در مخطوطه نيويورك را صحيحا بخوانم) قرائت مى كردم ، وهمسرم دكتر تاجماه آصفى حفظها الله تعالى ، آن را بدقّت گوش مى داد ، وبا آنچه نوشته بودم مطابقت مى كرد ، وضمنا آنچه را هم كه خود از روى متن مخطوطه مى خواندم بر روى نوار ضبط مى كردم ، تا دوباره خودم نيز آن را با نوشته هايم مقابله كنم ، وبحمد الله بدين ترتيب وبمدد صاحبان اصلى كتاب ، سلام الله عليهم اجمعين ، كار پيشرفت مى كرد.
استنساخ نيمه اول كتاب به پايان رسيده بود ، كه بمقتضاى «الكريم اذا وعد وفى» جناب آقاى حاج آقا محمود مرعشى تصوير (فوتوكوپى) دو نسخه را كه وعده فرموده بودند ، يعنى نسخه جديد التحرير (ش) ونسخه ناقص (ر) را ارسال فرمودند.
وپس از وصول اين دو نسخه ابتداء به همان ترتيبى هم اكنون به عرض رساندم آنچه را كه استنساخ كرده بودم با دو نسخه مزبور مقابله دقيق واختلافات ونسخه بدلها را در پانويس صفحات اضافه كردم ، وسپس در موقع استنساخ نسخه نيويورك (ن) كه به هر حال آن را نسخه اساس خود تلقّى كرده بودم ، آن را با دو نسخه (ش) و (ر) يعنى (مرعشى وروضاتى) مطابقت مى كردم وموارد اختلاف را يادداشت مى نمودم.
وطبعا آنچه نوشته مى شد چون با توجّه به سه نسخه بود صورت مطمئن ترى مى يافت. آنگاه با توجّه بر اينكه نسخه (ش) كامل بود آنچه در ابتدا وانتهاى نسخه اساس (ن) ناقص بود از روى نسخه (ش) تكميل شد ، والحمد