ايشان را به ظهور مظهر موعود وهلاك گردان دشمن ايشان را از انس وجن از اوليان وآخريان به رحمت خود اى رحم كننده ترين رحم كنندگان ؛ اينست صيغه تولا وتبرى. وهر كس كه اين صيغه را گفت تولا وتبراى او تمام شد ، به اتفاق جميع اهل مذهبين. زيرا كه اقرار به وجوب موالات كرده ووجوب معادات بنابر آنكه اقرار در صيغه دعا اتم اقرارات است در عرف.
وامّا لعن بر كسى كه بر اهل بيت پيغمبر ظلم كند جايز است به اتفاق بى نزاع ، وحقيقت اين مسأله كه معنى لعن راندن است از رحمت الهى ؛ وغير كافر كه در كفر باشد ، كسى ديگر رانده از رحمت الهى نيست ، بنابر آنكه خداى تعالى همه گناهان را مى آمرزد غير شرك ؛ چنانچه مى فرمايد : (إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ) پس چون غير شرك همه گناهان آمرزد ، غير از مشرك كه بر شرك مرده باشد كسى ديگر را نتوان كه او از رحمت خداى تعالى رانده است ؛ زيرا كه چون اميد مغفرت باشد از رحمت خداى تعالى رانده نشده وچون از رحمت خداى تعالى رانده نشده باشد ، وكسى گويد كه او را از رحمت خداى تعالى رانده شده ، دروغ گفته باشد. واگر دعا كند كه او از رحمت خداى تعالى رانده شده باشد ، دعاى ناحق كرده باشد وبه خودش بازگردد. چنانچه در اخبار وارد شده كه هر كس لعنت مى كند كسى را ، آن لعنت به سوى آن كس مى رود ؛ اگر او مستحق لعنت است بدو مى رسد ؛ واگر مستحق نيست به لعنت كننده باز مى گردد. وما بيان كرديم كه غير كافر كه بر كفر مرده باشد ، كسى به خصوص ، مستحق لعنت نيست پس هر كه خصوص كسى را ، غير كافر مرده بر كفر ، لعنت مى كند ، في الحقيقة خود را لعنت كرد ، وبال آن بدو بازمى گردد.
اكنون سخن دريان است كه موجبات وخصال كفر چه چيز است وما بيان كرديم كه دشمنى با پيغمبر وآل او از خصال كفرست زيرا كه موالات ايشان جزو ايمان است ؛ پس معادات ايشان كفر باشد واقصى مراتب معادات آن است كه كسى را