نکبت سرای او جمع آمدند و بر سر آنظروف که آب دست إمام عليه السلام را داشت رفته که از آن آب آورد و آن بیمار انرا شفا دهد و معجزه و کرامت خود شمارد
همه آنظروف را شکسته و آبها را ریخته یافت ، ملول ومحزون از آن اراده بازگشت نمود ، دید که در یکی از ظروف قطره آبی باقی مانده به پنبه آنرا بر داشت و بر روی مبروصی مالید شفا یافت، و این باعث اعتقاد مردم باو شد، و کرامت او منحصر بهمین بود .
باو شد، و کرامت او منحصر بهمین بود .
۱۸۱۱ - كتاب إرشاد العوام : للعالم العليم والفاضل الكريم الحاج محمد كريم خان القاجار الكرماني ، في المآثر والآثار .
أو أز كبراء علماء عصر معدود بود، و در جميع فنون عقليه ونقليه دعـوى استادی مینمود ، از جماعت شیخیه بعد از سید کاظم رشتی گروهی بوی گرویدند و او راركن رابع أز أركان أصول عقائد خویش گرفتند ، سید علی محمد باب در تألیفات مضحکه خود که نامش بیان گذارده و سفاهت خویشتن را برهان نهاده در شانش گفته : ان الكريم كان في الكرمان كريماً ، زمانی که این عالم جلیل بطهران آمد بحكم أعليحضرت همایون رساله در رد باب نگاشت ، و این اوقات بطبع رسيد ، وارشاد العوام از تصنیفات وی در بمبيء وغيرها مكرر مطبوع افتاد ، وهكذا فصل الخطاب در علم حدیث الحاصل در غالب فنون کتابها ساخته است و رسائل پرداخته، تخمه این دانشور بزرگ از ایل قاجار است من قبائل الترك ، و مردم در حق وی بر طرفی افراط و تفریط میروند، در سال یکهزار و دویست و هشتاد هشت بمملکت کرمان در گذشت ، إنتهى .
وفي طرائق الحقائق بعد نقل ما نقلناه : جنازه اش را بعتبات عالیات حمل نمودند، و در پایان شباك شهداء بدخمه نهادند