٣ - «محمد بن عمران الكاتب» معروف به «مرزبانى» متوفى به سال ٣٨٤. خود از «بغوى» و «ابن دريد» و «ابن انبارى» و «نفطويه» و ديگران روايت ميكرده و «صيمرى» و «تنوخى» و «جوهرى» و «شريف مرتضى» از او روايت كردهاند (١) . روايات مرتضى در امالى بيشتر از «مرزبانى» است. وى داراى كتب و روايات ادبى بسيار است كه از آن جمله بايد «موشح» و «معجم الشعراء» را نام برد. صاحب منتظم عيب او را سه چيز ميداند: ميل به تشيع، و به اعتزال، و تخليط مسموع به اجازه (٢) .
٤ - «الحسين بن على بن الحسين» معروف به «وزير مغربى» ٣٧٠-٤١٨ كه بنابر نقل كتاب «ادب المرتضى» (٣) صاحب رياض العلماء در صفحه ٧٢ گويد: از كلام فهرست برميآيد كه «مرتضى» از او روايت ميكرده. وى داراى كتبى است كه از آن جمله بايد «خصائص علم القرآن» و «اختصار علم المنطق» و «اختصار غريب المصنف» و «اختيار شعر ابى تمام» و «اختيار شعر البحترى» و «اختيار شعر المتنبى و الطعن عليه» را نام برد (٤) . او در ميافارقين درگذشت و به مشهد «امير المؤمنين على» عليهالسلام ،منتقل و در آنجا دفن شد (٥) . «مرتضى» رساله «الولاية من قبل الظالمين» خود را براى او تأليف كرده است.
٥ - «ابو القاسم على بن حبشى الكاتب» تلعكبرى از او روايت كرده و حديث شنيده است (سال ٣٣٢)، شيخ طوسى كتابى از او به نام «الهدايا» ياد كرده، و شيخ مفيد و سيد مرتضى از او روايت كردهاند (٦) .
٦ - «سهل بن احمد الديباجى» ٢٨٦-٣٨٠ از رواة قرن چهارم، كتاب «محمد بن محمد بن اشعث» از او است، به روايت او هيچيك از اماميه و اهل سنت اعتماد نميكنند، اماميه او را به وضع و واقفيت متهم كردهاند (٧) ، و اهل سنت او را كذاب و رافضى و غالى و زنديق ميدانند (٨) .
صاحب «ادب المرتضى» گويد: من براى «مرتضى» از سهل روايتى بدست نياوردهام ولى «خطيب بغدادى» و صاحب «رياض العلماء» (٩) قائل به ثبوت روايت ميباشند.
٧ - «الحسين بن على بن الحسين بن بابويه القمى» برادر «شيخ صدوق» كه نزد اماميه ثقه،
__________________
(١) «ادب المرتضى» ص ١١٤ نقل از «رياض العلماء» خطى ص ٤٧١ نقل از «ابن اثير جزرى» در «جامع الاصول»
(٢) «منتظم» حوادث ٣٨٤.
(٣) ص ١١٤.
(٤) «روضات الجنات» باب الحاء ص ٢٤٠.
(٥) «كامل» حوادث ٤١٤، ٤١٧.
(٦) رجال «ابو على» باب «على».
(٧) رجال «ابو على» باب السين.
(٨) تاريخ بغداد ج ٩ ص ١٢٠ و شذرات الذهب حوادث ٤٣٦
(٩) ادب المرتضى ص ١١٦ نقل از «رياض العلماء» مخطوط ص ٤٧١ نقل از ابن اثير جزرى.