توحيد. واين اشارت است بدانكه آن حضرت چون در راه حق تعالى جان عزيز را جهت رضاى او فدا فرمود ، قطع منازل قرب فرموده به غايت توحيد رسيده است. زيرا كه غايت توحيد الهى آن است كه موحد ، خود را فداى حق تعالى سازد واز جميع منازل ومقامات بگذرد وروايت كرده اند كه آن حضرت در آن راه كه توجه كوفه فرموده بود ، هر شب حكايات يحيى بن زكريا پيغمبر مى نمود تا آن شب كه صباح آن شهيد خواهد شد ، فرمود : سبحان الله! من هو ان الدنيا على الله أن رأس يحيى بن زكريا بعث إلى بغي من بغايا بني إسرائيل ، يعنى بدرستى كه از خوارى دنيا بر خداى تعالى آن است كه سر يحيى بن زكريا را پيش قحبه [اى] از قحبگان بنى إسرائيل فرستادند يعنى دنيا پيش خداى تعالى خوار است كه سر عزيز همچون يحيى كه اعز خلايق بود نزد خدا تعالى پيش فاحشه فرستادند.
ودر اين سخن تسلى اهل بيت مى فرمود كه اگر سر مبارك او را پيش يزيد فرستند ايشان از آن تسلى باشند كه دنيا پيش خداى تعالى خوار است كه سر يحيى پيغمبر نزد فاحشه مى فرستند وسر بهترين خلايق حسين بن على پيش يزيد لعين پليد. واين دلالت بر آن مى كند كه آن حضرت قطع منازل قرب فرموده دنيا را در نظر همت آن حضرت هيچ اعتبار نبود زيرا كه واصل بود با على مراتب توحيد.
أبي عبد الله الحسين بن علي الشهيد السيد السبط الزكي.
كنيت آن حضرت ابو عبد الله بود وآن حضرت را فرزندان بوده على اكبر وعلى أصغر ، امام زين العابدين است. ونسل آن حضرت همه از امام زين العابدين است ودختر آن حضرت فاطمه است وسكينه. وشهيد از القاب آن حضرت است چنان [كه] مذكور شد. وديگر از القاب آن حضرت سيد است زيرا كه حضرت پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم او را سيد خوانده چنانچه سابقا مذكور شد. واز القاب آن حضرت سبط است زيرا كه پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود : حسين سبطي است از اسباط ؛ ومى تواند بود كه مراد آن باشد كه آن حضرت سبط پيغمبر است