فصل :
الف در نَصَرٰا علامت تثنيه مذكّر و ضمير فاعل است. و وٰاو در نَصَرُوا علامت جمع مذكّر و ضمير فاعل است و ضمّه از جهت مناسبت واو است. و تاء ساكنه در نَصَرَتْ علامت تانيث است و ضمير فاعل نيست. و الف در نَصَرتٰا علامت تثنيه مؤنث وضمير فاعل است و تاء علامت تانيث فاعل است. و نون در نَصَرْنَ علامت جمع مؤنّث و ضمير فاعل است. و تاء مفتوحه در نَصَرْتَ علامت واحد مخاطب و ضمير فاعل است. و تاى مكسوره در نَصَرْتِ علامت واحده مخاطبه و فاعل فعل است. وتُما در نَصَرْتُمٰا گاه ضمير تثنيه مذكّر مخاطب و گاه ضمير تثنيه مؤنّث مخاطبه است ، و فاعل فعل است. و تُم در نَصَرْتُم ضمير جمع مذكّر مخاطب و فاعل فعل است. و تُنَّ در نَصَرْتُنَّ ضمير جمع مؤنّث مخاطبه و فاعل فعل است. و تاء مضمومه در نَصَرْتُ ضمير واحد متكلّم است ، خواه مذكّر باشد و خواه مؤنّث ، و فاعل فعل است. و نٰا در نَصَرْنٰا ضمير متكلّم با غير است و فاعل فعل است خواه تثنيه باشد و خواه جمع ، و خواه مذكّر باشد و خواه مؤنّث. و فاعل نَصَرَ و نَصَرتْ شايد كه ظاهر باشد چون نَصَرَ زَيْدٌ ونَصَرَتْ هِنْدٌ وشايد كه ضمير مستتر باشد چون «زَيْدٌ نَصَرَ» اَىْ هو و «هِنْدٌ نَصَرَتْ» اَىْ هى.
فصل :
ياىِ در يَنْصُرُ
و يَضْرِبُ ، علامت غيبت و حرف استقبال است. و الف در يَنْصُرانِ و يَضْرِبانِ علامت تثنيه مذكّر و ضمير فاعل است ، و نون عوض رفع است كه در واحد بوده. و ياء در يَنْصرُون و يَضْرِبُونَ