الصفحه ٤١ : كه مسلمان بر برادر دارد بپرسم ، من از أو پرسيدم پاسخى نداد ـ چون آمدم
كه ويرا وداع كنم گفتم از شما
الصفحه ٦١ : ازآن من بود آنرا سزاوارتو نميدانستم پاسخ ميدهد من همان شادى هستم كه
دردل فلان داخل كردى.
٦ ـ أبو عبد
الصفحه ٦٥ : اگر دنيا را بتو ميدادم
پاداش كمكى كه به من كردى نمى شد پاسخ ميدهد كه من همان شادى هستم كه در دنيا بدل
الصفحه ٨٧ : عبيدة).
الحرّانى : (أبو عليّ).
الحسن بن راشد : ٣٤ ـ م.
الحسن بن عليّ : ٤٢.
الحسن بن عليّ : (من
الصفحه ١١ : ء مردان چه در دورهء پيش از اسلام وچه در دورهء اسلامي بسيار رايج بوده است
وتا جايى كه من استقصا كرده ام بجز
الصفحه ١٧ : الامامة ٣) كتاب
الاملاء ٤) كتاب التبصرة من الحيرة ٥) كتاب التسليم والتمييز ٦) كتاب التفسير ٧) كتاب
التوحيد
الصفحه ٢٠ : مشهورترين
پيشوايان شيعه بشمار ميرود ونه تنها كتاب «من لا يحضره الفقيه» أو از «كتب اربعه»
اساس طريقهء شيعه
الصفحه ٢٣ : طهران ٦ ١٣١١) ثواب
الاعمال وعقاب الاعمال تبريز ٧ ١٣١٤) جامع الاخبار در طهران مكرر چاپ شده ٨) من لا
يحضره
الصفحه ٣٥ : برادران ، وگشودن روزه.
٨ ـ شعيب عقرقوفى گويد كه من حاضر بودم
وابو عبد الله ع بياران خويش ميفرمود از خداى
الصفحه ٣٦ : (ص ٦) ـ وما يجب لهم عليه (٥)
، فدخلني من ذلك امر عظيم عرف ذلك في وجهى ، فقال : انما ذلك ـ إذا قام القائم ، وجب
الصفحه ٣٧ :
اين سخن باندازهء متأثر شدم كه از قيافه من دريافت ، پس فرمود اين روش در زماني
خواهد بود كه قائم قيام
الصفحه ٣٩ : تغلب گفت با ابى عبد الله (ع)
طواف ميكردم مردى از ياران مادر رسيد كه از من خواسته بود با وى پى كارى رويم
الصفحه ٦٣ : ) بخل بر
برادران
١ ـ على بن الحسين (ع) فرمود : من از
خداى خودم شرم ميبرم كه يكى از برادرانم را ببينم
الصفحه ٧٩ :
باب (٤١) مهربانى به
برادران
١ ـ پيغمبر فرمود : هر كس از امتان من
كه در بارهء برادر دينى خويش مهر