الصفحه ٢٢٧ : اصل"
سرووا" بود ، ضمّه لام الفعل را براى ثقل كلمه حذف كردند ، پس لام الفعل به التقاء
ساكنين ساقط شد
الصفحه ١٥٦ : ، وساكن دوم لام مدغم.
ان الحكم الّا لله
: ساكن اول نون است ، در اين مثالها وبسيارى مانند اينها ساكن اول
الصفحه ٢٢٥ : به الف شود ،
به التقاء ساكنين ساقط ميشود ، وبا مفردش مشتبه ميگردد ، ديگر آنكه مثنّى در اثبات
واسقاط
الصفحه ١٧٥ : مفاعلة)
مضاعف در اين باب
مانند ثلاثى مجرد مورد ادغام است ، وميان الف مفاعلة وحرف مدغم التقاء ساكنين
الصفحه ٢٠٥ : ، ميان عين الفعل ولام الفعل التقاء ساكنين واقع شد ، الف
را كه عين الفعل بود براى التقاء ساكنين حذف نمودند
الصفحه ٢١٥ : الفعل ولام الفعل التقاء
ساكنين شد ، عين الفعل را حذف كردند" اقمن" شد تا آخر صيغه ها بر همين
گونه عمل
الصفحه ٢١٦ :
نموديم ، ميان عين الفعل ولام الفعل التقاء ساكنين شد ، عين الفعل حذف گشت «اقم»
گرديد ، وهمچنان در پنج صيغه
الصفحه ٢١٧ : به الف ميشود ، بناء بر آن
قاعدة كه گفته شد ، ودر نه صيغه ماضى ودو صيغه جمع مؤنث مضارع براى التقا
الصفحه ٢٢٨ : ، ضمه
لام الفعل را به عين الفعل نقل كردند ، ميان دو واو التقاء ساكنين شد ، واو لام
الفعل را حذف كردند
الصفحه ١٥٧ : حرف قبلش التقاء ساكنين شود ، مانند : حم عسق ، كه حاء ميم عين سين قاف
متّصلا خوانده ميشود ، بى آنكه آخر
الصفحه ١٦٥ :
وقف نمايند ، گرچه
التقاء ساكنين ميشود ، زيرا گفته شد كه التقاء ساكنين در وقف جائز است.
٤ ـ در
الصفحه ٢٠٧ : گشت ، ميان واو كه عين الفعل است ولام كه لام الفعل است التقاء ساكنين شد ،
واو براى التقاء ساكنين حذف
الصفحه ٢٠٨ : «خاف» گرديد ، تا پنج صيغه بر همين منوال است ، و «خفن»
در اصل «خوفن» بوده ، پس از قلب والتقاء ساكنين
الصفحه ٢١١ : ، «بعن» در اصل «بيعن» بوده ، ياء قلب به الف ، وبه التقاء
ساكنين حذف گرديد «بعن» شد ، فتحه فاء الفعل بدل
الصفحه ٢٧٦ : «بود ، كسره عين الفعل به فاء الفعل نقل گرديد ، ضمّه حذف شد
، پس براى التقاء ساكنين عين الفعل ساقط گشت