محمد مازنىّ نحوىّ پرسيد : حروف زياده كدام است؟ مازنى اين شعر انشاد كرد :
«هويت السّمان فشيّبننى |
|
وقد كنت قدما هويت السّمان» |
ترجمة : هواى چاقان را داشتم پس مرا پير كردند وسابقا من هواى چاقان را داشتم ، مبرّد گفت : من از حروف زياده ميپرسم تو برايم شعر انشاد ميكنى ، مازنى گفت : دو بار جوابت را دادم ، مبرّد ومازنى در شهر بصرة در روزگار خليفه عبّاسىّ «الواثق» زيست ميكردند ، وگفته اند هردو شيعه امامىّ هستند.
وگاهى حرفى براى تكرار الحاقى يا تكرار غير الحاقى زياد ميشود ، وآن از جنس حرف مكرّر خواهد بود ، ومانند حروف اصلى ممكن است از اينها باشد يا از غير اينها ، وتكرار غير الحاقى ، مانند «علّم وبصّر» كه لام از اين حروف است وصاد از اين حروف نيست ، وتكرار الحاقى مانند صورت پانزدهم فعل ملحق كه در تقسيم سوم گفته شد ، وبيان تكرار الحاقى وغير الحاقى در فصل مضاعف خواهد آمد.
ودر بحث موازنة گفته شد : ميزان در شناساندن حروف اصلى از حروف زياده «ف ، ع ، ل» است ، يعنى اگر معلّم بخواهد به متعلّم بشناساند بايستى اين ميزان را بكار بزند ، مثلا به متعلّم بگويد : يضرب بر وزن يفعل ، رجال بر وزن فعال ، اضطرب بر وزن افتعل ، عدة بر وزن علة ، جاه بر وزن عفل ، دحرج بر وزن فعلل ، احرنجم بر وزن افعنلل است ، تا بداند هرحرفى مقابل «ف ، ع ، ل» واقع شده اصلى ، وهرحرفى كه عينا در ميزان آورده شده زائد است.