|
وبرگشتيم به آنچه مشغول بوديم از قرائت دعا. چون به خانه مراجعت نموديم سؤال كردم از جناب آقاخوند ملّا زين العابدين از سرّ آن بوى خوش. فرمود : تو را چه كار با اين سؤال؟ واز جواب من اعراض نمود. وعالم عامل متّقى آقا على رضاى اصفهانى ـ طاب ثراه ـ كه نهايت اختصاص به مولاى مزبور داشت نقل كرد كه : روزى سؤال كردم از آن مرحوم از ملاقات كردن حجّت عليهالسلام را؟ ودر حقّ او اين گمان داشتم ، مثل استاد او سيّد معظم بحر العلوم رحمهالله. پس همين واقعه را براى من نقل كرد بدون اختلاف. |
نگارنده گويد : حكايت مذكور را در ص ٢٦٤ دار السّلام نيز نقل فرموده است ومعلوم مى شود كه در آن موقع كه دار السّلام را تأليف مى نموده است مرحوم آقا على رضاى اصفهانى قدسسره زنده بوده است ؛ زيرا در اين جا با اين عبارت تعبير مى كند :
|
وحدّثني الأخ الصفيّ والعالم الوفيّ مصباح السّالكين الآغا على رضا الأصفهاني ـ أنجح الله له الأماني ... ـ الخ. |
ليكن وقت تأليف نجم الثاقب وفات كرده بوده است كه به «طاب ثراه» تعبير نموده است.
ودر جنّة المأوى اين حكايت را حكايت ٣٣ (سى وسه) از حكايات كسانى كه به زيارت امام زمان در دوره غيبت مشرف شده اند قرار داده (رجوع شود به ص ٢٧١).
[كرامات مولى زين العابدين سلماسى]
از آقاى قزوينى شنيدم كه از مقابسات أبو حيان در بيان بعضى از كرامات عالم جليل مولا زين العابدين سلماسى قدسسره است.
[رؤياى عجيبه]
خاتم المحدّثين محدّث نورى قدسسره در كتاب شريف دار السلام (١) گفته :
|
عالم عامل وقدوه ارباب فضايل وزين اقران واماثل ثقه صالح ميرزا محمّد باقر سلماسى ولد مولى زين العابدين سلماسى قدسسره به من نقل نمود كه از جمله منامات غريبه صادقه كه با واقع مطابقت نموده است رؤيايى است كه آن را والد |
__________________
١. دار السلام ، ج ٢ ، ص ٢١٥ (انتشارات المعارف الإسلامية ، ثم الطبعة الثالثة).