• الفهرس
  • عدد النتائج:

نظر به مضمون اين اخبار به طور عموم در امور مستحبه ، احاديث ضعيفه را مورد عمل قرار مى دهند ، ليكن خلاف كرده اند در اين كه آيا اين اخبار ، استحباب آن عمل نيز ثابت مى شود به طورى كه بتوان به نحو اطلاق مانند ساير اعمال معلوم الاستحباب به صراحت لهجه به استحباب آن حكم نمود وگفت كه : «اين عمل نيز مستحب است»؟ يا با اين اخبار نمى توان به استحباب عمل مذكور حكم كرد وفقط در مورد عمل مى توان به عنوان رجاء بر آن عمل اقدام نمود وبس؟

شايد اقرب به قول ونرديك تر به حق ، قول دوم باشد ؛ به دليل اين كه استحباب وكراهت كه بنا بر مشهور در اين مورد با استحباب در ردّ وقبول واثبات ونفى شركت دارد ـ مانند وجوب وحرمت ـ از احكام تعبديه شرعيّه هستند وتا دليل شرعى بر وجود آنها قائم نگردد بر ثبوت آنها حكم نمى توان نمود ، واحاديث شريفه «من بلغ» كه به مضمون آنها اشاره شد وقاعده مأخوذه مستنبطه از آنها كه در لسان علما به قاعده «تسامح در ادله سنن» معروف است بر بيشتر از اين معنى دلالت نمى كند كه بر اتيان آن عمل به عنوان رجاء ثواب واجر ترتب مى يابد وبس ، وهيچ گونه دلالتى بر اين ندارد كه عمل مذكور نيز مستحب مى گردد.

به عبارت ديگر : آن احاديث شريفه اين معنى را افاده مى كند كه : در اين گونه موارد كه احاديث ضعيفه بر وجود مطلوبيت امرى به عنوان استحباب دلالت مى كنند ن عمل كردن به آنها به عنوان رجاء آن ثواب وامتثال احتياطى باكى ندارد ، وخداى تعالى نظر به رحمت وكرم وافرش تفضلاً اعطاى ثواب موعود را براى اتيان آن عمل خواهد فرمود ، ودر حقيقت ، اين احاديث ، بلب عمل را توسعه داده وليكن نسبت به حكم استحباب در مورد مذكور بيانى ندارند.

ليكن قول ديگر اين است كه : احاديث مذكوره ، چنان كه بر ترتب ثواب نسبت به اتيان عمل در موارد جريان خود ناطق است ، همچنين دلالت بر ، استحباب عمل مذكور نيز مانند ساير اعمال مستحبه مى كند. غايت امر اين كه در ساير اعمال مستحبه ، استحباب آنها از اعتبار طرق خود آنها به دست آمده وواسطه اى در ميان نبوده است ، ودر اين جا به واسطه احاديث «من بلغ» منجعل گرديده است. وشارع مقدس چنان كه به وجود استحباب در موارد معلومه بلا واسطه ديگر حكم فرموده ، در اين جا با وساطت احاديث «من بلغ» به وجود ثواب وثبوت استحباب حكم نموده وتصريح فرموده است.